loading...
همه چیز , عکس , اس ام اس , فیلم , موسیقی , دانلود , آنلاین ,
s.r.b بازدید : 197 پنجشنبه 24 اسفند 1391 نظرات (0)

--- ازدواج ---
آهو خيلي خوشگل بود. يک روز يک پري سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داري شوهرت چه جور موجودي باشه؟
آهو گفت: يه مرد خونسرد و خشن و زحمتكش.
پري آرزوي آهو رو برآورده كرد و آهو با يك الاغ ازدواج كرد.
شش ماه بعد آهو و الاغ براي طلاق سراغ حاكم جنگل رفتند.
حاكم پرسيد: علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقي نداريم, اين خيلي خره.
حاکم پرسيد: ديگه چي؟
آهو گفت: شوخي سرش نميشه, تا براش عشوه ميام جفتك مي اندازه.
حاكم پرسيد: ديگه چي؟
آهو گفت: آبروم پيش همه رفته, همه ميگن شوهرم حماله.
حاکم پرسيد: ديگه چي؟
آهو گفت: مشكل مسين دارم, خونه ام عين طويله است.
حاكم پرسيد: ديگه چي؟
آهو گفت: اعصابم را خورد كرده, هر چي ازش مي پرسم مثل خر بهم نگاه مي كنه.
حاكم پرسيد: ديگه چي؟
آهو گفت: تا بهش يه چيز مي گم صداش رو بلند مي كنه و عرعر مي كنه.
حاکم پرسيد: ديگه چي؟
ت: از من خوشش نمي آد, همه اش ميگه لاغر مردني, تو مثل مانكن ها مي مون?.
حاكم رو به الاغ كرد و گفت: آيا همسرت راست ميگه؟
الاغ گفت: آره.
حاكم گفت: چرا اين كارها رو مي كني ؟
الاغ گفت: واسه اينكه من خرم.
حاكم فكري كرد و گفت: خب خره ديگه چي كارش ميشه كرد.
نتيجه گيري اخلاقي: در انتخاب همسر دقت كنيد.
نتيجه گيري عاشقانه: مواظب باشيد وقتي عاشق موجودي مي شويد عشق چشم هايتان را كور نكند!!!                              

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 121
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 181
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 428
  • بازدید ماه : 428
  • بازدید سال : 5,819
  • بازدید کلی : 65,224